نفوس بد نزدن...

نــا گــفـــته هـا ...

وقتشه که با خدا آشتی کنیم!

نفوذ بد نزدن

یکی از راههای پیشرفت نفوذ بد نزدن و فال خوب زدنه.

اگر به خدا خوشبین باشیم و به آینده خوش بین مطمئنا خدا هم به این حسن ظن ما و نفوذ بد نزدنمون احترام میذاره و همون چیزی که فکر می کنیم نصیبمون می کنه.

و برعکس.

چند تا مثال زیبا میزنم تا محسوس تر بشه.

فرعون در خواب دید که کسی میاد و تخت و تاجش رو به هم می پیچه و نابودش میکنه. تا اینجاش مشکلی نداره چون خواب بوده. روزی فرعون و آسیه کنار هم نزدیک رود نیل نشسته بودند و استراحت می کردند. قنداقی رو روی آب میبینند.(نکته از اینجا شروع میشه که توی قرآن هم اومده) آسیه گفت: این طفل نور چشم ما میشه و باعث برکت و سعادتمون میشه و اصلا می تونیم به فرزندی قبولش کنیم و ...

ولی فرعون میگه نه! این شاید همون طفل باشه که تاج و تخت رو ازم میگیره و نابودم میکنه  و ... (که همین جوری هم میشه)

آیا میدونستید که فرعون احتمال بسیار زیاد ایرانی بوده. توی ایران شغلی گیرش نمیاد به مصر مهاجرت میکنه. مشغول قبر کنی میشه. بسیار آدم زرنگی بوده و خودی نشون میده تا بخشدار یه شهر کوچیکی میشه و همین طور پول جمع میکنه تا این که حاکم کل مصر میشه و میشه "فرعون" و بعد از اون طغیان میکنه و می گه من خدای بزرگ شما هستم !

حالا از این طرف خدا جبرئیل امین علیه السلام- رو به شکل یک انسان پیش فرعون می فرسته. و دقیقا پیام خدا و شرح زندگی خود فرعون رو به این صورت ازش میپرسه تا به اصطلاح کسب تکلیف کنه:

جناب فرعون! من بنده ای (غلامی) داشتم که بسیار به او نعمت های زیادی دادم و استعداد هاش رو پرورش دادم تا آدمی بشه برای خودش و خدمت من رو هم در کنارش بکنه. ولی الآن به من میگه که من مولای تو هستم !!!!

من با این بنده چه  کنم؟؟

فرعون بسیار ناراحت میشه و می گه سزای همچین شخصی اینه که""  در آب غرقش کنی!!! ""

و همینطور هم شد و فرعون سر انجام در آب غرق شد ...

یا مثلا حضرت یوسف وقتی که در تله ی زلیخا گرفتار شد و اون قضیه پیش اومد طبق آیه ی قرآن گفت که : "برای من زندان خوشتر است تا این که دامنم آلوده شود"

بعد این که معلوم شد که گناهکار هم نیست ولی بازم به زندان افتاد! چرا؟ چون گفته بود که زندان برم بهتره. بعد ها از خدا استغاثه کرد و گفت خدایا من با این که گناهکار نبودم ولی بازم به زندان افتادم، حکمت چیست؟؟؟

خداوند به یوسف وحی که تو خود گفتی زندان برای من بهتره تا این که به دامن این زن بیفتم. خب می گفتی که خدایا من رو از این مخمصه سالم نجات بده ....

 

پس با این مثال های جالب می تونیم بفهمیم که چقدر فال خوب زدن و نفوذ بد نزدن چقدر میتونه توی سرنوشت ما تاثیر بگذاره.

 توی اوقاتی که گیر می افتیم به خدا خوشبین باشیم و بگیم که این اتفاق خوب انشاالله رخ خواهد داد...

خـــــــدایا!

 ما را به خود خـــــوشـــبین کـــن و توفیق نفوذ خوب زدن رو به هممون بده!! ( و مریضامون رو شفا !!)

                                                                                      آمــــین!!!




نظرات شما عزیزان:

حانیه
ساعت4:13---6 تير 1391
مطلبتون بسیار زیبا و تاثیر گذار بود و عالی!


فاطمه یزدانی
ساعت11:55---9 خرداد 1391
من هم همین اعتقاد رو دارم اما کو گوش شنوا.....
پاسخ: سلام هر کدوم ما یک گوش هستیم و بعد ها تبدیل به چند گوش می شویم. همینجوری فرهنگ و اعتقادات تغییر میکنن...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در  پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:نفوذ بد نزدن,ناگفته ها,,ساعت 6:52 بعد از ظهر  توسط علیـــرضا